کد مطلب:32533
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
آيا هنگامي كه خدا بود و هيچ نبود خداوند صفات فعليه نداشت؟ و آيا اين صفات در حق تعالي حادثند؟
«صفات فعليه، مفاهيمي اضافي هستند كه عقل، به لحاظ اضافه خاصّي بين وجود خداي متعال و وجود مخلوقاتش انتزاع مي كند. به عنوان مثال هنگامي كه عقل وابستگي وجود مخلوقات را به خداي متعال در نظر مي گيرد مفاهيم خالق و فاطر و مبدع را با عنايت هاي خاصّي انتزاع مي كند. به عبارت ديگر قوام اين صفات به «اضافه» و لحاظ رابطه بين خدا و خلق است; اضافه اي كه قائم به دو طرف اضافه بوده و با نفي يكي از دو طرف موردي نخواهد داشت و از اين روي، گاهي اين صفات را «صفات اضافيه» مي نامند.
امّا اين كه آيا اين صفات در حق تعالي حادثند بايد گفت: پديده هاي مادّي داراي حدود و قيود زماني هستند و اين حدود و قيود، در اضافه و رابطه اي كه بين آنها و خداي متعال در نظر گرفته مي شود تأثير مي گذارد و در نتيجه، افعال متعلق به آنها هم به يك معنا، مقيد به زمان مي گردد. به عنوان مثال گفته مي شود كه خداي متعال فلان موجود را در فلان زمان و در فلان
ـ343ـ
مكان خاص آفريد. امّا اين حدود و قيود، در واقع، به مخلوقات باز مي گردد و ظرف تحقق مخلوق و شؤون آن به شمار مي رود، نه اينكه مستلزم نسبت زمان و مكان به خداي متعال باشد. به عبارت ديگر صفات فعلي خداوند و افعال الهيِ متعلق به امور زماني داراي دو حيثيّت است: يكي حيثيّت انتساب به مخلوقات، و از اين نظر متصف به قيود زماني و مقيّد به حدوث مي شود. و ديگري حيثيت انتساب به خداي متعال; و از اين نظر، منسلخ از زمان و مكان مي باشد»(1).
( بخش پاسخ به سؤالات )
ـــــــــــــــــــــ
1 - آموزش فلسفه، ج 2، ص 372.
ـ344ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.